به گزارش راهبرد معاصر؛ انتخاب کردن، موضوعی است که هر انسانی در طول عمر خود در مواقع و موارد مختلف با آن رو به رو می شود یعنی با انتخاب های متعدد و متفاوتی روبرو می شویم که موجب تغییرات زیادی در دوره های مختلف زندگی می شود، اعم از انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب در ازدواج و مشارکت در انتخاب مسئولین کشوری که در آن زندگی می کنیم.
از سوی دیگر بسیاری از این انتخاب ها تحت تاثیر وضعیت و نوع زندگی ما تاثیرات متفاوتی اعم از مثبت یا منفی روی زندگی ما به جا می گذارد لذا می تواند شکل خاصی به زندگی ما بدهد، به عبارت دیگر، انتخاب من می تواند روی وضعیت زندگی من اثر بگذارد، همانگونه که وضعیت زندگی من هم می تواند روی انتخاب من تاثیر بگذارد، یک رابطه دو سویه و متقابل در این مساله وجود دارد.
از نظر جامعه شناسی و روانشناسی انتخاب کردن مثل درهای بسته ای می ماند که وقتی در یک لابی قرار می گیرید می توانید هر یک از آن درهای بسته را به روی خود باز کنید، در این بین ممکن است دری را به اشتباه باز کنیم که مسیر زندگی ما را دچار چالش های زیادی کند و یا دری را به درستی باز کنیم که مسیر زندگی ما را در بهترین وضعیت موجود قرار دهد، یعنی باز کردن آن در بسته ما را به جلو بیاندازد در حالی که اگر در را به روی خود نمی گشودیم، امکانی برای جلو افتادن وجود نداشت و همچنان عقب می ماندیم.
از این منظر در انتخاب هایی که در زندگی داریم، بهتر است با آدم های کهنه کار و کار کشته ای که در زندگی تجارب بیشتری دارند و فرهیخته هستند مشورت کنیم. مثلا برای خریداری کالای مورد نیاز به تبلیغات رجوع می کنیم یا در آن زمینه حتما با یک متخصص امر مشورت می کنیم تا بهترین کالا را بر اساس بودجه ی خود انتخاب کنیم.
درباره انتخابات ریاست جمهوری هم همین موضوع صدق می کند. چون انتخاب رئیس جمهور یک بحث سیاسی است و کل مردم کشور در تعیین رئیس جمهور برای چهار سال آینده کشور شریک هستند، انتخاب بهترین و مشورت با افراد شایسته و صاحب نظر و دلسوزان مردم بسیار حائز اهمیت است.
هر چند به واسطه مشکلات اقتصادی و تورم های سنگینی که در چند سال اخیر به مردم تحمیل شده، جامعه تحت فشار قرار دارند و به واسطه همین موضوعات اقتصادی، گرفتاری های مختلف اجتماعی را هم تجربه می کنند، و به حق نسبت به شرایط ایجاد شده معترض هستند، به دلیل همین وضعیت امروز شاهد تقویت این گزاره در بین مردم هستیم که اصلا رای دادن من چه فایده ای دارد؟
قطعأ اعتراض مردم به مسائل اقتصادی و مدیریت اقتصادی دولت در چند سال گذشته به حق است، اما یکایک ما باید متوجه تلاش دشمن برای اثر گذاری هر چه بیشتر بر روی طرز تفکر و نگاه ما به مساله انتخابات و تعیین سرنوشت خود باشیم، چرا که دشمنان تلاش می کنند با روش های مختلف روی ذهن آدم ها کار کنند تا ما را به رای ندادن، دلسرد شدن و منفعل شدن در تعیین سرنوشت خود تشویق و ترغیب کنند، اما واقعیت این است که ما هر تغییری را در جامعه خود از طریق مدنی باید شکل بدهیم که یکی از این راهها، انتخاب رئیس جمهور است، حتی تغییر در امورات شهر و محلات ما هم نیازمند انتخابات اعضای شوراي شهر سالم و متخصص و با تجربه است، بنابراين من اگر یک انتخاب درست داسته باشم می توانم بر روی بسیاری از امور تاثیر گذار باشم، اما اگر منفعلانه کنار بروم، موجب روی کار آمدن عده خاصی می شوم که همان ها مسئول وضعیت چالشی و بحرانی کنونی کشور هستند، لذا شرکت در انتخابات را باید یک وظیفه ملی و دینی و حتی اخلاقی برای خود بدانیم، چرا که در رای من دو منظور نهفته است، یک اینکه فرد مورد نظر مورد انتخاب ما انتخاب می شود، همچنین من در انتخاب مسئولین کشورم منفعل عمل نکرده ام، چرا که عدم رای دهی من، این شک و تردید را تقویت می کند که بیگانگان بر ذهن و فکر من مستولی شده اند و افکار مرا هدایت و کنترل می کنند یا اینکه از آنها بازی خورده ام، یا ملعبه دست آنها شده ام!.
ضمن اینکه باید بدانیم در آزاد ترین کشورهای توسعه یافته و دموکراتیک نظارت استصوابی وجود دارد، به این خاطر شاهد به فینال رسیدن دو نفر در در آمریکا هستیم، در حالی که در ایران امسال هفت نفر در معرض انتخاب مردم قرار داده شدند.
قطعأ مشارکت درست ما و انتخاب بهترین فرد می تواند مشکلاتی چون اجرا نشدن کامل قانون اساسی، جلوگیری از رانت خواری و آقازاده بازی را از بین ببرد، هر چند سخت است اما باید فردی انتخاب شود که قدرت ایستادگی در برابر فساد اقتصادی را داشته باشد چرا که معمولاً فساد در ذات قدرت نهفته است و افراد کم تقوی و بی تقوی معمولا به سمت این فسادها کشانده می شوند، لذا امروز فردی باید انتخاب شود که از قدرت زیادی برای ایستادن در برابر فسادهای متعدد به نفع منافع عمومی برخوردار باشد.
بی تردید ایجاد تغییرات اساسی منوط به انتخاب بهترین گزینه است. ریاست جمهوری فرصتی است برای رای دادن و ارائه و ابراز نظر خود در در یک سیستم سیاسی، لذا توصیه میکنیم همه عزیزان، دوستان، خانوادهها در سطح کشور وارد بحث انتخابات شوند و به هیچ وجه خود را از این رسالت مهم کنار نکشند، اگر من انتخاب کنم، در حقیقت در حال تعیین سرنوشت خودم هستم ولی اگر انتخاب نکنم و در انتخابات شرکت نکنم یعنی منفعل هستم، انفعال اساسا نمیتواند تاثیر بگذارد اما کسانی که وارد انتخابات می شوند و منفعل عمل نمی کنند، حرکت مثبتی در راستای رسیدن به حق خود در جامعه برداشته اند.